نوشته شده توسط : حسين

تابع عشق تو را ،‌دامنه ای پیدا نیست


یک به یک هست، ولی بَهر دلم پوشا نیست


می هراسم که چو معکوس نمایم آن را


آشکارا شود آن رابطه اَر پیدا نیست


راستی ،گر به تو بسیار شوم من نزدیک


عشق پاکم ، به کجا میل نماید ،‌جانیست


گر تو خواهی که درآغوش تو من جا گیرم


تابع فرد خودت ، زوج نما، پروا نیست


منحنی دلت ، از رأس شکسته است ، چه باک


که مماس دل من هست ، ولی آنجا نیست


رفع ابهام نمودم ، زِخَم لبهایت


پس سخن ساده بگو ، وقت غم و حاشا نیست


هرچه من ،‌ روی نمودار رُخَت گردیدم


باز، یک نقطه بحرانی آن ، پیدا نیست


من بیچاره ، اسیر خم گیسوی توام


 این چنین تابع بی چون و چرا ، هر جا نیست



:: موضوعات مرتبط: تابع بی چون و چرا , ,
:: برچسب‌ها: تابع بی چون و چرا , شعر ریاضی , ریاضی , شعر در مورد ریاضی , شعر و ریاضی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1762
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 شهريور 1392 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد